خلاصه داستان: « گاهی به مردن فکر می کنم » فران دوست دارد به مردن فکر کند. این حس به زندگی آرام او می آورد. وقتی او پسر جدید را در محل کار می خنداند، به چیزهای بیشتری منجر می شود: یک قرار، یک تکه پای، یک گفتگو، یک جرقه. تنها چیزی که سر راه آنها قرار دارد خود فران است.
خلاصه داستان: « ریکی استانیکی » وقتی سه دوست صمیمی دوران کودکی یک شوخی اشتباه می کنند، ریکی استانیکی خیالی را اختراع می کنند تا آنها را از دردسر خلاص کنند. بیست سال بعد، این سه نفر هنوز از ریکی که وجود ندارد به عنوان یک حقه برای رفتار ناپخته خود استفاده می کنند. اما زمانی که همسران و شرکای آنها مشکوک می شوند و خواستار ملاقات با آقای استانیکی افسانه ای می شوند، سه نفر مجرم تصمیم می گیرند یک هنرپیشه و شخصیت بداخلاق مشهور را استخدام کنند تا او را زنده کند.
خلاصه داستان: « اورکل بابا نوئل را نجات می دهد » فصل تعطیلات فرا رسیده است و استیو اورکل درخشان اما حادثهخیز جشن محلی خود را با تحقیر عمومی یک مرکز خرید بابانوئل خراب کرده است. استیو در تلاش خود برای درست کردن اوضاع و کسب امتیازهای خوب با مرد بزرگ در قطب شمال، اختراعی را ایجاد می کند که فقط اوضاع را بدتر می کند. استیو با استفاده از مغز بزرگ و حتی قلب بزرگتر خود، باید بابانوئل واقعی را پیدا کند تا ببیند آیا با هم می توانند به شهر کمک کنند تا روح تعطیلات را دوباره کشف کند.
خلاصه داستان: « چیزهای بیچاره » زن جوانی که توسط یک دانشمند غیرمتعارف به زندگی بازگردانده شده است، با یک وکیل فاسد در یک ماجراجویی طوفانی در سراسر قاره ها فرار می کند. او فارغ از تعصبات زمانه خود، در هدف خود برای دفاع از برابری و رهایی استوار می شود.
خلاصه داستان: « دختران بدجنس » "کدی هرون" دختری ساده و مهربان، به مدرسه جدیدی منتقل میشود و به طور غیرمنتظرهای توجه گروهی از دختران محبوب و پرطرفدار به نام «دختران باحال» را جلب میکند. او به سرعت با آنها دوست میش ...
خلاصه داستان: « ارتقا یافته » آنا یک کارآموز بلندپرواز است که رویای شغلی در دنیای هنر را در سر می پروراند و در عین حال سعی می کند کلر رئیس خود را تحت تاثیر قرار دهد. هنگامی که او در یک سفر کاری به کلاس اول ارتقا می یابد، ویل خوش تیپ را ملاقات می کند، که آنا را با رئیسش اشتباه می گیرد - دروغی سفید که زنجیره ای پر زرق و برق از رویدادها، عاشقانه ها و فرصت ها را رقم می زند تا زمانی که تار و پود او ظاهر شود.
خلاصه داستان: رماننویسی که از کسب سود از سرگرمیهای «سیاهها» به ستوه آمده است، از نام قلمی برای نوشتن کتابی استفاده میکند که او را به قلب ریاکاری و دیوانگی که ادعا میکند تحقیر میکند سوق میدهد.
خلاصه داستان: کلارنس که برای یافتن زندگی بهتر تلاش می کند، اسیر قدرت مسیح در حال ظهور می شود و به زودی همه چیز را به خطر می اندازد تا راهی به سوی وجود الهی بسازد.
خلاصه داستان: « نجات بیکینی باتم: فیلم سندی چیکس » پوقتی Bikini Bottom به طور ناگهانی از اقیانوس خارج می شود، Sandy Cheeks و SpongeBob به ایالت زادگاه Sandy در تگزاس سفر می کنند، جایی که با خانواده Sandy ملاقات می کنند و باید Bikini Bottom را از دست یک مدیر عامل شرور نجات دهند.