خلاصه داستان: لیزا رویای زندگی بهتری برای خود و دخترش دارد. او در یک داروخانه ورشکسته شغلی پیدا میکند و جرات لیزا شرکت و او را وارد زندگی بزرگ میکند و او را در وسط یک توطئه جنایتکارانه قرار میدهد.
خلاصه داستان: پارتیبان یک صاحب کافه با اخلاق ملایم در کشمیر است که با یک باند اراذل و اوباش قاتل را دفع می کند و توجه یک کارتل مواد مخدر را به خود جلب می کند که ادعا می کند زمانی بخشی از آنها بوده است.
خلاصه داستان: « گذرگاه قصاب » یک دانشجوی تارک تحصیلی به حیات وحش کلرادو سفر میکند و به گروهی از شکارچیان بوفالو میپیوندد که جان و روان خود را در معرض خطر قرار میدهد.
خلاصه داستان: « سریال لوکی » پس از سرقت Tesseract در جریان رویدادهای "انتقام جویان: پایان بازی" ، نسخه جایگزینی از لوکی به مرجع مرموز واریانس زمان ، یک سازمان دیوان سالار که خارج از زمان و مکان وجود دارد و جدول زمانی را کنترل می کند ، آورده می شود.
خلاصه داستان: « جن زدگی در ونیز » در شهر ونیز و پس از جنگ جهانی دوم کارآگاه بلژیکی هرکول پوآرو اکنون بازنشسته شده و در انزوا زندگی میکند. در این میان پوآرو به یک جلسه احضار روح دعوت شده و با اکراه در آن شرکت میکند، اما زمانی که یکی از مهمانان به قتل میرسد، پوآرو بار دیگر برای کشف حقیقت وارد عمل شده و…
خلاصه داستان: « بودیکا: ملکه جنگه » در سال 60 میلادی جنگجویی به نام بودیکا در کنار همسرش پراسوتاگوس، بر قوم آی سینی حکومت میکنند. اما هنگامی که پراسوتاگوس به دست سربازان رومی کشته میشود، پادشاهی بودیکا بدون وارث مرد باقی مانده و رومیها زمین و دارایی او را تصرف میکنند. جال بودیکا که تا مرز جنون پیش رفته، مصمم به گرفتن انتقام مرگ شوهرش است. در نهایت او قبایل مختلف منطقه را گرد هم آورده و جنگی حماسی علیه امپراتوری قدرتمند روم به راه میاندازد اما…
خلاصه داستان: « رفقای خوب » داستان بر اساس زندگی واقعی و رویدادهای حقیقی هنری هیل، گنگستر مخوف سابق را روایت میکند. هنری از کودکی آرزو داشته یک گانگستر شود بهطوریکه گانگستر شدن را از رئیسجمهور آمریکا شدن بهتر میدانست. هنری جوان به عنوان صرفاً یک پیشخدمت و راننده برای سازمان جنایی نزدیک محلهشان در بروکلین به نام دارودستهٔ سیسرو، وارد گروه آنها شده و با کمک دو تن از دوستانش به نامهای جیمی (رابرت دنیرو) و تامی (جو پشی) بهطور رسمی وارد گروه میشود و...
خلاصه داستان: « آسیاب » در زندانِ فضای بازی که فقط یک آسیاب قدیمی در آن است، مرد ثروتمندی از همه جا بی خبر به هوش می آید و برای آنکه راه فراری از آنجا پیدا کند، باید مانند حیوانات باربر کار کند.