خلاصه داستان: « رسیدگی به مردگان » در یک روز تابستانی غیرطبیعی در اسلو، میدان الکتریکی عجیبی شهر را احاطه کرده است، در حالی که میگرن جمعی در شهر پخش می شود و تازه فوت شده از مرگ بیدار می شود.
خلاصه داستان: « رنگ های شیطان: قرمز » هنگامی که جسد دختری در ساحلی در تریسیتی لهستان پیدا می شود، یک دادستان با مادر قربانی در جستجوی پرشور حقیقت همکاری می کند.
خلاصه داستان: « نشانه ها » یک کشیش بیوه سابق که با فرزندان و برادرش در مزرعه ای در پنسیلوانیا زندگی می کند، حلقه های مرموز را در مزرعه های آنها پیدا می کند که نشان می دهد چیزی ترسناک تر در راه است.
خلاصه داستان: « خشکسالی » آرون فالک برای شرکت در مراسم خاکسپاری غم انگیز به زادگاهش بازگشته است. اما بازگشت او زخمی ده ساله را تازه میکند. مرگ حل نشدهی دختر نوجوانی که...
خلاصه داستان: « کریسمس مبارک » یک رویارویی شب کریسمس بین دو غریبه مرموز باعث ایجاد یک رابطه تلخ می شود - اما یک چرخش تاریک از رویدادها تهدید می کند که گذشته تیره و تار آنها را افشا کند.
خلاصه داستان: « سگ های خفته » روی فریمن، کارآگاه سابق قتل با حافظه ای شکسته، مجبور می شود پرونده ای را که به یاد نمی آورد، دوباره بررسی کند. از آنجایی که زندگی یک مرد در انتظار اعدام است، فریمن باید شواهد وحشیانه یک دهه تحقیقات قتل را جمع آوری کند و شبکه ای شوم از اسرار مدفون و خیانت هایی را که به گذشته او مرتبط است، آشکار کند. تنها با غرایز برای اعتماد، او با یک حقیقت وحشتناک روبرو می شود - گاهی اوقات، بهتر است اجازه دهید سگ های خواب دروغ بگویند.
خلاصه داستان: « خیالی » وقتی جسیکا با خانوادهاش به خانه دوران کودکیاش برمیگردد، کوچکترین دخترخواندهاش آلیس وابستگی وهمآوری به خرس عروسکی به نام چانسی که در زیرزمین پیدا میکند پیدا میکند. آلیس شروع به بازی با چانسی می کند که بازیگوشی شروع می شود و به طور فزاینده ای شیطانی می شود. همانطور که رفتار آلیس بیشتر و بیشتر نگران کننده می شود، جسیکا مداخله می کند تا متوجه شود که چانسی بسیار بیشتر از خرس اسباب بازی پر شده ای است که او معتقد بود.
خلاصه داستان: « جونا » پس از ربوده شدن جونا پسر مارگوت، اوزی و دارن، روزنامه نگارانی که در حال تحقیق در مورد پرونده های ماوراء طبیعی هستند، مصمم به افشای حقیقت هستند. اوزی در طول تحقیقات آنها با خاطرات دلخراش خود دست و پنجه نرم می کند که منجر به شک و تردید شدید درباره داستان مارگوت می شود.
خلاصه داستان: « گریس خشمگین » یک مهاجر فیلیپینی بدون مدرک، شغلی را به عنوان پرستار برای پیرمردی که ظاهراً مرتفع می شود، پیدا می کند و زندگی بهتری را برای او و دخترش تضمین می کند. اما یک کشف تاریک، هر چیزی را که او برای آن تلاش کرده و برایش عزیز است، نابود خواهد کرد.