خلاصه داستان: « هری پاتر و جام آتش 4 » هری پاتر در سال چهارم مدرسه هاگوارتز است که بارتی کراواچِ پسر نام او را در جام آتش میاندازد و در نتیجه در مسابقات سه جادوگر شرکت میکند و در آن هم تا بردن در مرحله آخر موفق میشود ولی به گورستانی منتقل شده و موجب بازگشت “لرد ولدمورت” میشود….
خلاصه داستان: « هری پاتر و زندانی آزکابان 3 » بعد از اینکه عمه مارج وارد خانهٔ خالهٔ هری پاتر میشود با هری درگیری پیدا میکند و هری ناخواسته باعث اتفاق ناخوشآیندی میشود: عمه مارج باد شده و مانند بادکنکی به هوا میرود. هری از خانه فرار میکند و منتظر اظهارنامه وزارت جادو میشود زیرا انجام جادو برای افراد زیر هفده سال ممنوع است و هری فقط ۱۳ سال سن دارد. اما او میفهمد که سیریوس بلک کسی بوده که پدر و مادرش به ولدمورت فروخته و اکنون از زندان آزکابان فرار کرده و اکنون به دنبال اوست. به همین دلیل هاگوارتز برای او حکم اخراج نمیفرسد تا هری در هاگوارتز در امان باشد. هری در سالی سخت قرار گرفته و باید مواظب باشد که مورد حمله سیریوس بلک قرار نگیرد. اما سیریوس با نقشهای هری را به طرف او میکشاند و به او میگوید که بیگناه است و کسی که پدر و مادرش را به ولدمورت فروخته پیتر پتیگروست که انگشتش را برید (تا همه فکر کنند او مرده) بعد تبدیل شد به یک موش که از قضا موش خانگی رون است...
خلاصه داستان: « هری پاتر و تالار اسرار 2 » هری پاتر دومین سال تحصیلی اش را در مدرسه جادوگری هاگوارتز شروع می کند اما یک موجود اسرار آمیز در مدرسه در کمین اوست. صداهای شیطانی از دیوارها بگوش می رسند و حوادث وحشتناکی در هاگوارتز اتفاق می افتد. وقتی هری و رون و هرمیون وارد مدرسه میشوند صداهای ترسناکی از دیوار به گوش هری میرسد و گربهٔ سرایدار توسط طلسم خطرناکی بیهوش میشود و با خون نوشتههایی بر دیوار هک میشود مبنی بر آن که تالار اسرار گشوده شده و هیولاهای آن دارند بیرون میآیند. بعد به چند نفر حمله میشود و ….
خلاصه داستان: « هری پاتر و سنگ جادو 1 » پسری به نام هری پاتر پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی می کند، زیرا پدر و مادرش سال ها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این 10 سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری می یابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.
خلاصه داستان: « چارلی و کارخانه شکلات سازی » در لندن چارلی، پسری کوچک و فقیر، با پدر و مادرش بههمراه دو پدربزرگ و مادربزرگ پیر خود زندگی می کند. چارلی علاقهٔ زیادی به شکلات دارد، ولی به حدی فقیر است که هر سال فقط یک شکلات میخورَد. ویلی وانکا شکلات ساز معروف 5 بلیت طلایی برای بازدید از کارخانه مرموزش در 5 عدد از شکلات ها پنهان می کند تا ببیند شانس دیدار از کارخانه اش به علاوه جایزه ای بزرگ به چه کسی می رسد.
خلاصه داستان: « ارباب جیب برها » فیلم داستان دو پسر است که پس از یتیم شدن به ونیز فرار می کنند.آنها که در کوچه ها و کانالهای شهر مخفی می شوند با گروهی از بچه های خیابانی و رهبر آنها آشنا می شوند و...
خلاصه داستان: « بتمن کوچک مبارک » وقتی در روز عید کریسمس دیمین وین در عمارت وین تنها می ماند، خودش را تبدیل به بتمن کوچک می کند تا از خانه اش و شهر گاتهام دربرابر تبهکاران ایام تعطیلات محافظت کند.
خلاصه داستان: « لئو » لئو یک مارمولک 74 سالهی خسته است که چندین دهه با دوست لاک پشتش در کلاس درسی در فلوریدا گیر کرده. هنگامی که میفهمد فقط 1 سال از زندگیاش باقی مانده تصمیم میگیرد فرار کند و زندگی بیرون از کلاس را تجبره کند اما در عوض گرفتار مشکلات دانش آموزان مضطربش میشود.
خلاصه داستان: در رئالیتی شوی «ناتو» چند بازیکن حضور دارند. در طول مسابقه 10 پرسش سخت و گاهی اوقات خندهدار از آنها پرسیده میشود و بازیکنان باید با هم به پاسخ درست برسند. از میان این بازیکنان، یک نفر نقش «ناتو» را برعهده دارد. ناتو کسی است که جواب تمام سوالات را از قبل میداند. به غیر از بازیکنی که نقش ناتو را ایفا میکند هیچکس حتی مجری برنامه، از هویت این بازیکن اطلاعی ندارد.